جستجو
-
۱تصویر
صلح نامه بیگم با میرزا محمد و مشهدی اسدالله، ۱۳۲۹ ق
پس از فوت نایب ابراهیم چون از او وصیتی به جا نمانده بود کار ایام تعزیه و هفته، ماه، و سال او مشخص نبود، پس بیگم، دختر مرحوم نایب ابراهیم، مبلغ نود تومان پول سفید نقد را به مالالمصالحه یک صد دینار فلوس و یک چهاریک به وزن شاه گندم به میرزا محمد، پسر مرحوم حاجی عبدالله، و پسر او، مشهدی اسدالله، واگذار کرد، با این شرط که با اطلاع و ثواب دید کربلایی یدالله، پسر مرحوم کربلایی حسین، این مبلغ را به هر نحو که صلاح و مصلحت بدانند صرف مخارج ایام تعزیه و ماه، هفته، و سال مرحوم پدرش کنند، فی چهارم شهر صفر المظفر سنه ۱۳۲۹.
-
۲تصویر
صلح نامه نساء بیگم جان، ۱۳۲۸ ق
صلح نامه نساء بیگم جان، دختر مرحوم فتحعلی، با چهار نبیره خود، ماه سلطان، فاطمه، گوهر (دختران لطفعلی)، و خانم (دختر نصرالله)، بر سر دو دانگ مشاع از شش دانگ دیوان خانه مشهور به دیوان خانه آقا فتحعلی به مالالمصالحه یک صد دینار و یک چهاریک گندم با اختیار فسخ. نساء بیگم جان همچنین نیم دانگ از شش دانگ دیوان خانه را با نایب محمد ابراهیم، پسر مرحوم حاجی محمد باقر، و میرزا محمد، پسر مرحوم حاجی عبدالله، با اختیار فسخ مادامالحیات به مالالمصالحه یک صد دینار و یک چهاریک گندم مصالحه کرده است، با این شرط که پس از فوت نساء بیگم جان، نایب محمد ابراهیم و میرزا محمد با اطلاع و نظارت میرزا علی محمد، پسر...
-
۱تصویر
نامه به عبدالحسین میرزا فرمانفرما، ۱۳۲۵ ق
نویسنده با اشاره به رسیدگی به حساب و اموال حسین خان پس از وفاتش، از دشواری بحث و گفتگو درباره اموال آن مرحوم با ورثهاش (که شامل غلامعلی خان، ده دوازده نفر زن و پنج شش نفر بچه هستند) مینویسد.
-
۲تصویر
نامه طلعتالدوله به عبدالحسین میرزا فرمانفرما
طلعتالدوله، دختر ندیمالسلطنه و همسر حاجی علیرضا خان، در مورد روزگار سختش پس از مرگ همسرش مینویسد. او به انتقال تمام دارایی همسرش قبل از وفات به دخترشان، محترم، اشاره میکند و اینکه علیرغم این مصالحه مأموران حدود پنجاه هزار تومان از داراییشان را از خانهاش به غارت بردهاند و برادرزاده حاجی علیرضا خان به تهران تلگراف زده و به بهانه دیوانه بودن عمویش گفته که این صلحنامه درست نمیباشد و باید اموال تقسیم شود. نویسنده از مخاطب درخواست رسیدگی و کمک دارد.
-
۲تصویر
نامه محترم به عبدالحسین میرزا فرمانفرما
نویسنده با شرح توصیف اوضاع و احوال بدش پس از مرگ پدرش، مرحوم حاجی علیرضا خان، که علیرغم انتقال مالکیت دهات پدرش بر اساس صلحنامه به او، مأمورین امیر افشار و اهالی گروس دست به تخریب دهات و بردن اموال زدهاند مینویسد. او از مخاطب درخواست کمک و رسیدگی به خود و مادرش پس از بازبینی صلحنامه را دارد.
-
۲تصویر
میرزا قنبر، حاجی حسن، و محمد خان به عبدالحسین میرزا فرمانفرما
شامل تخریب و غارت چندین روستا توسط ضرغام السلطان و افرادش، کشتن یک نفر و مجروح شدن چندین نفر، در به در بودن ساکنین این روستاها به همراه زن و فرزندانشان، و درخواست نویسنده از مخاطب برای رسیدگی
-
۲تصویر
نامه غلام حسین عامری به قمرالملوک عامری
نامه غلام حسین عامری سردار مجلل به همسرش قمرالملوک عامری درباره آمدن نزد مخاطب و دیدن عشرت و خواهرش، احوالپرسی حاجی خانم والده و حاجی خانم همشیره از مخاطب، درباره مرگ شیرین، دستوراتی به نعمتالله برای درست کردن دیوار در سرآسیاب و مواظبت از باغ و امورات آنجا، گرفتن یونجه، کلم، بادنجان فرنگی، بادنجان رسمی، خیار سبزه، و کدو، سفارش برای فرستادن انار خوب از سرآسیاب، و فروش چهار پنج خروار گندم توی انبار طویله معتضد، خرواری شانزده تومان
-
۲تصویر
صلح نامه میان کربلایی حسین و فرزندانش، ۱۳۴۱ ق
صلحنامه کربلایی حسین، پسر مرحوم رحمت الله بک نیکچه، مبنی بر مصالحه تمامی معادل مبلغ پنجاه تومان از دارایی و مایملک خود با دختر کوچکش، بتول خانم، در مقابل یک چارک نبات زرد متعارفی؛ و همچنین صلحنامه کربلایی حسین با فرزندانش، جمشید بک کبیر و محمد رحیم صغیر، مبنی بر مصالحه بقیه املاک و دارایی خود در عوض و مقابل یکهزار دینار وجه نقد قران جدید ۲۴ نخودی و یک چارک نبات زرد؛ از شرایط صلحنامه این است که ۵۰ تومان صرف فاتحه برای کربلایی حسین شود و مبلغ ۵۰ تومان که متعلق به بتول خانم است در موقع ازدواج صرف جهیزیه او شود.
-
۱تصویر
در مورد وصیت مظفرنظام، ۱۳۴۰ ق
ادعای عاصم السلطنه در مورد وصی بودنش از طرف مرحوم مظفر نظام برای انجام اموری شامل بیست سال روزه و نماز برای مرحوم فاطمه خانم و دادن سالیانه یک خروار گندم به دایه موصی در زمان حیاتش
-
۱۴تصویر
مکاتبات درباره قتل حیدر قلی، ۱۳۳۷ ق
تحقیقات درباره قتل حیدر قلی به دستور همسر حسام الملک در قریه غرق آباد؛ شامل مکاتبات میان حکومت ساوه و زرند، ایالت تهران، وزارت داخله، ژاندارمری، ریاست وزرا، و حاکم همدان؛ بر اساس گزارش ژاندارمری همسر حسام الملک که از راه ساوه به همدان می رفته در غرق آباد توقف کرده، حیدر شبانه به قصد سرقت وارد منزل او شده و یکی از گماشتگان خانم او را دستگیر کرده است، صبح روز بعد سارق قصد فرار داشته که گماشته او را از عقب با تیر زده و به قتل رسانده است. اما، رعایای غرق آباد با دادن عریضهای اظهار میدارند که پس از دعوای حیدر قلی با یکی از گماشتگان خانم، او را دستگیر و تیرباران کردهاند. حاکم همدان، ثقه الملک،...